آرتین کوچولو
آرتین کوچولوی من (برادرزاده عزیزم) 15 اسفند ماه 1395 ساعت 10 و نیم صبح روز یکشنبه به جمع خانوادگی ما پیوست و خونمون رو روشنتر کرد.
یسنا و پرهام عزیزم خیلی ذوق کرده بودن از دیدن آرتین
یسنا جونم که می گفت نی نی کوچولو با من حرف بزنه و بیاد بغلم و می گفت خیلی دوسش دارم.
و پرهام جونم هم اولین بار بود نی نی می دید دهنش باز مونده بود و با تعجب بهش نگاه می کرد
عمه جون خوش اومدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی