خداحافظی با شیر خشک
قربون دوتا فرشته جونم
خدا می دونه چقدر دوستتون داریم
- یسنا جونم این روزا یه کم اذیت میشی ، عاشق شیر خشک هستی ولی دیگه تصمیم گرفتیم بهت ندیم برای اینکه شیر خشک باعث شده غذا نخوری ، تنها غذاهایی که میخوری کباب مرغ و ماهی و برنج و نون و آش دوغ و سیب زمینی سرخ کرده هست اونم به مقدار کم، برای همین دیگه از دیروز (1394/11/26) بهت شیر خشک نمی دیم، قربونت بشم خیلی بهانه میگیری ، مخصوصاً صبح ها و شب ها موقع خوابیدن ، الان دو روزه صبح چون همش میگی شیرشیری میخوام می برمت بیرون با ماشین یه دوری میزنیم بعد برمیگردیم خونه ، ببخش مامانی شیرخشک قابل تو رو نداره عزیزم ولی دیگه واسه سلامتیت خوب نیست بخوری.
قربونت بشم من و بابایی دوست داریم، هم تو و هم پرهام قوی و سالم باشید و برای سلامتی شما دوتا تمام تلاش خودمون رو می کنیم .
انشااله که زود فراموش کنی، راستی مامانی می دونی توی این قضیه داداشی هم بهت کمک میکنه به این شکل که داداشی هم پیش تو دو روزه که شیرخشک نخورده
عزیز دلم تولدت نزدیکه از الان دارم برای بهتر برگزار شدن تولدت برنامه ریزی می کنم. دوستت دارم مامانی
- پرهام گلم تو هم یه دونه دندون خوشکل در آوردی (در مورخه 1394/10/6) که باید برای جشن دندونیت اقدام کنم ، البته مامان جون یه مقدار آش دندونی پخت و پخش کردیم قربونت بشم تو هم تازگی ها خیلی مامایی شدی تا از سرکار برمی گردم از خودت صدا در میاری که بگیرمت بغلم، حتی اجازه درآوردن لباس رو هم بهم نمی دی خیلی دوست دارم فسقلی من
راستی پرهام جون آبجی یسنا تو رو خیلی دوست داره، تو هم همین طور
خوشی زندگی من و بابا در کنار شما دوتا فرشته نازنین هست (میبوسمتون)