یسنا جونیسنا جون، تا این لحظه: 10 سال و 23 روز سن داره
پرهام جونپرهام جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

یسنا و پرهام شیرینی زندگی مامان و بابا

یک روز خوب با فیفی جون

امروز فیفی جون 🐰🐇مهمون خونه عمه جونی بود ،،🙃من و بچه هام هم که عاشق حیوانات . این شد که امروز به عمه مریم عزیز زحمت دادیم و بعداز کلاس زبان رفتیم خونشون و کلی خوش گذشت.  و کیک خوشمزه عمه جون ممنونم عمه جون مهربون ...
16 بهمن 1399

مهربانترین مادرم روزت مبارک

مادر عزیزتر از جانم روزت مبارک باشه . از وقتی یادم میاد زحمت همه ما رو کشیدی مخصوصا این هفت سال اخیر که زحمت یسنا و پرهام افتاده روی دوش تو عزیزترینم. با هیچ چیز نمی توانم قدردان زحمات تو باشم . دوست دارم . همیشه سلامت و خوشحال بمان.😍 اولین کادوی روز مادر توسط یسنا جون و پرهام جونم این کادوی با ارزش رو یسنا جونم امروز خودش به تنهایی درست کرده و به مامان جون صبح هدیه داده قربون جمله نوشتنت بشم من که هنوز ع و برخی نشانه ها رو نخوندی😘 ...
15 بهمن 1399

تولد ارمیا جون

عزیز دل زن عمو تولدت مبارک ( 2 /11 /1399 ) دختر و پسر نازنین من توی تولد ارمیا جون و کنار النا جونی خیلی بهتون خوش گذشت . (دست زن عمو جون درد نکنه 😘) 😊 و اما در مورد آبنبات ها که توی همه عکس ها و دست همتون هست باید عرض کنم که با توجه به اینکه ارمیا جونم به هیچ وجه حاضر به عکس گرفتن نبود زن عمو نسرین زحمت کشیده بود برای همتون آب نبات خریده بود و به واسطه آبنباب تونستیم از ارمیا جون چندتا عکس بگیریم😍 ...
6 بهمن 1399

سال تحصیلی 1399 برای عزیزانم

سلام فرشته های من 😍 پرهام عزیزم که امسال پیش دبستانی میری. با وجود کرونا نمی خواستیم توی مدرسه ای ثبت نامت کنیم ولی اسرار خودت برای رفتن به مدرسه باعث شد که بلاخره در مدرسه پیش دبستانی شیخی ثبت نامت کردیم خدا خودش همه بچه ها رو حفظ کنه. اینقدر با ذوق میری مدرسه  چندتا عکس از پرهام گلم روز جشن پسر و دختر گلم کنار خانم شیخی مدیر محترم مدرسه یسنا خانم گلم مقطع اول دبستان در مدرسه جهان تربیت ...
26 شهريور 1399

عید قربان 99

بع بعی کوچولومون که دلش می خواست از در فرار کنه و بره پیش دوستاش. امسال به دایی پیمان زحمت دادیم و توی ویلای اونا بع بعی رو بریدیم و تمیز شده اش رو آوردیم خونه . عیدتون مبارک عزیزانم ...
13 مرداد 1399

فرش شستن

جان و جانان من در حال کمک به عزیزجونشون برای شستن یک فرش کوچولو. 🙃 فداتون بشم یه فرش کوچولویی که می تونست در عرض 15 دقیقه شسته بشه . یک ساعت بیشتر طول کشید به لطف شما . تازه آخر سر هم پرهام جونم کلی گریه کرد که چرا تموم شد😎   ...
31 خرداد 1399