یسنا جونیسنا جون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره
پرهام جونپرهام جون، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

یسنا و پرهام شیرینی زندگی مامان و بابا

ماهی قرمز

سلام دختر نازنینم     امروز صبح (دوشنبه 23 اسفند 95 ) وقتی مامان جون ماهی قرمز هایی که برای تو و داداشی خریده بود رو بهت نشون داد خیلی ذوق کردی. همش می گفتی مامان ببین ماهی اینجوری شنا می کنه یا وای خورد به اون یکی جالبتر اینکه برگشتی به بابا جون گفتی بابا جون می خوام ماهی ها رو ببرم سرعین  آب بازی کنن (سرعین شهر آب های گرم درمانی که تو خیلی دوست داری بری آب بازی اونجا) ، دختر گلم اینقدر جالب این جمله رو گفتی که همه خندیدیم   ...
23 اسفند 1395

آرتین کوچولو

آرتین کوچولوی من (برادرزاده عزیزم) 15 اسفند ماه 1395 ساعت 10 و نیم صبح روز یکشنبه به جمع خانوادگی ما پیوست و خونمون رو روشنتر کرد. یسنا و پرهام عزیزم خیلی ذوق کرده بودن از دیدن آرتین یسنا جونم که می گفت نی نی کوچولو با من حرف بزنه و بیاد بغلم و می گفت خیلی دوسش دارم. و پرهام جونم هم اولین بار بود نی نی می دید دهنش باز مونده بود و با تعجب بهش نگاه می کرد عمه جون خوش اومدی     ...
17 اسفند 1395